فصل اول «گزینش»
-
-
-
گزینش سنت جاری خداوند در نظام هستی است (الله یصطفی من الملائکه رسلا و من الناس ان الله سمیع بصیر)
خدا از میان فرشتگان، و نیز از میان مردم رسولانی برمی گزینند، که همانا خدا (به سخن عالمیان) شنوا و به (لیاقت آنان) بیناست
گزینش ضرورتی انکارناپذیر است. همانگونه که مقوله «گزینش» به عنوان انتخاب آگاهانه و هوشمندانه در تمامی اعمال و رفتار زندگی بشر صورت می گیرد، به صورت سنتی پابرجا نیز در کلیه امور عالم هستی در جریان می باشد.
نظام هستی بر پایه ربوبیت الهی در حرکت است و خداوند متعال که پروردگار جهان هستی است تدبیر، تنظیم و مدیریت امور عالم را به واسطه فرشتگان خود که در جریان گزینشی هوشمندانه و عالمانه و دقیق برگزیده و بر رأس امور گمارده است در دست دارد. نظم نظام هستی که نشان ازوجود مدبران هوشمند الهی در جای آن دارد ثمره شیرین این گزینش خوب و دقیق می باشد
(فالمدبرات امرا) قسم به فرشتگانی که (به فرمان حق) به تدبیر نظام خلق و کار] بندگان [می کوشند
سنت گزینش و انتخاب بهترین ها، در امر انتخاب جانشینان الهی و رهبران جوامع بشری هم جاری و ساری است. او برای هدایت بندگان خود انسان هایی را از میان آنان برمی گزینند که بتوانند به عنوان خلفای الهی به هدایت، رهبری و مدیریت امور مخلوقات عالم بپردازند.
این افراد برترین انسان های روی زمین اند که بواسطه علم، بصیرت و آگاهی همه جانبه الهی (ان الله سمیع بصیر) شناخته، گزینش و انتخاب گردیده و بر رأس امور گمارده میشوند.
واژه اصطفاء به معنای انتخاب بهترین و برترین و خالص ترین از هر چیز است؛ و این سیستم گزینش، در نظام تکوین الهی به بهترین وجه جاری و ساری بوده و بهترین و برترین موجودات و فرشتگان را برای تدابیر امور عالم بر روی کار می آورد.
هماهنگی نظام تکوین و تشریع و تحقق اهداف و برنامههای ربوبی خداوند، در نظام تشریع او که همان عرصه زندگی آزادانه افراد بشر است، هدف نهائی و غایت قصوای تمامی اوامر الهی و خواسته های فرستادگان او می باشد.
تاریخ، نشان انتخاب شایسته ترین افراد برای هدایت و مدیریت امور انسان ها از سوی خداوند می باشد
(ان الله اصطفی ادم و نوحا و ءال ابراهیم و ءال عمران علی العالمین)
همانا خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد و برگزید
مطالعه تاریخ نشان از این دارد که در تمامی دوران های زندگی بشر بهترین و شایسته ترین افراد از طرف خداوند به هدایت و رهبری جوامع انسانی و مدیریت امور آنان برگزیده و گمارده میشدند. سلسله پیام آوران الهی از آدم و نوح (علیهما السلام) گرفته تا خاندان ابراهیم و عمران (علیهما السلام) که پیامبر عظیم الشأن اسلام آخرین آنان از این سلسله میباشند، خالص ترین و صالح ترین و برترین انسان هایی بوده اند که از سوی پروردگار به رهبری و هدایت اقوام بشر منصوب شده اند. آنان به واسطه فضائل و کمالات ذاتی شأن بر دیگر افراد بشر شرافت و برتری داشته و به واسطه انتخاب و انتصاب بر این امر نیز بر دیگران برتری و شرافت داده میشدند:
(و اسماعیل و الیسع و یونس و لوطاً و کلاً فضلنا علی العالمین)
و اسماعیل والیسع و یونس و لوط را؛ و ما همه آن پیغمبران را بر عالمیان شرافت و برتری دادیم
انسان های برگزیده الهی وظیفه تحقق مهمترین رسالت های خداوند را بر عهده دارند. برگزیدگان خداوند مأمور هدایت و رهبری جامعه و مدیریت دینی تمام شئون زندگی و اجتماع مردم هستند. آنان وظیفه تعلیم، تربیت و مدیریت فکری و معنوی افراد را بر عهده دارند.
برپایی مناسک عبادی در سطح جامعه برای برقراری ارتباط انسان ها با خداوند، تنظیم امور مالی و اقتصادی جامعه و برون آوردن حقوق الهی و مستمندان از آن، تقویت و کنترل ارزش های دینی، اجرای حدود الهی و رعایت ضوابط و قوانین شرعی در انجام امور، سوق دادن فرهنگ و اعتقادات اجتماعی به سوی ارزش های دینی و انسانی از مهم ترین وظایفی است که بر عهده برگزیدگان خداوند بوده که در آیات ذیل به آنها اشاره شده است:
(لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه وان کانوا من قبل لفی ضلال مبین)
خداوند بر مؤمنان منت نهاد (نعمت بزرگی بخشید) هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت؛ که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد؛ هرچند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند.
(لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط)
ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند.
(و جعلناهم ائمه یهدون بامرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصلاه و ایتاء الزکاه و کانو لنا عابدین)
و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت می کردند؛ و انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم؛ و تنها ما را عبادت می کردند.
(الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلاه و آتوا لزکاه وامروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبه الامور)
همان کسانی که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می دارند، و زکات می دهند، و امر به معروف و نهی از منکر می کنند، و پایان همه کارها از آن خداست!
بر این اساس جانشینان پیام آوران الهی و کسانی که برنامه های حکومتی و فرهنگی جامعه را نیز بعد از آنان در دست می گیرند وظایف و رسالت های خطیری برعهده دارند که باید در این عرصه ادامه دهنده راه پیامبران و مجری دقیق قوانین و ضوابط الهی آنان باشند.
براین اساس جایگاه رهبری و منصب خطیر حاکمیت در جامعه انسانی از اهمیت والائی برخوردار بوده و در اصلاح امور جامعه و سعادت مردمان آن نقشی اساسی و سرنوشت ساز را ایفا میکند. امام علی (علیه السلام) در اهمیت این جایگاه خطیر میفرمایند:
(مکان القیم بالامر مکان النظام من الخرز، یجمعه و یضمه فان انقطع النظام تفرق و ذهب، ثم لم یجتمع بحذافیره ابداً)
جایگاه متولی و سرپرست جایگاه ترتیب دهنده و نظم دهنده مهره ها است که آنها را جمع کرده و به یکدیگر انضمام میدهد، اگر آن رشته نظم دهنده قطع شود همه مهره ها از هم گسسته و منقطع شده و نظم و یکپارچگی آن از میان میرود و سپس هیچگاه با جمعیت بسیار و مردان جنگجو هم جمع نخواهد شد
امام رضا (علیه السلام) به اهمیت و نقش امامت و رهبری در جامعه اسلامی اشاره کرده و می فرمایند:
(ان الامه زمام الدین، و نظام المسلمین، و صلاح الدنیا، و عز المؤمنین)
براستی امامت زمام داریدین الهی و نظام دهنده امور مسلمین و اصلاح کننده دنیا و امور مادی انسان ها و موجب عزت یافتن مؤمنان است
زمام داری دین و آیین زندگانی مردم، نظام دهنده امور مسلمانان، اصلاح کننده مسائل مادی و دنیایی آنان و عزت بخش انسان های مؤمن در روی زمین است، که همه از ثمرات و نقش والای رهبری جامعه اسلامی است. هر کدام از شئون ذکر شده مرتبط با بخشی از مسائل زندگی فردی و اجتماعی افراد یک جامعه می باشد که تنها بواسطه وجود یک رهبر الهی در آن منصب خطیر، سامان یافته و زمینه رشد و سعادت افراد جامعه و امور فردی و اجتماعی آنان را فراهم می آورد.
زمام داری درست دین، مدیریت دینی امور مسلمین که اصلاح امور مادی و معنوی و تأمین عدالت و معنویت و رواج ارزشهای دینی را در بخش های مختلف جامعه به دنبال دارد، همه از عوامل هویت بخش یک جامعه اسلامی است. لذا منصب رهبری و مدیریت دینی جامعه، اولین و مهمترین جایگاهی است که نیازمند گزینش و انتصاب فردی صالح و کارآمد از سوی خداوند متعال برای آن دارد تا سعادت فرد و جامعه در سایه آن به منصه ظهور برسد.
از این منظر است که تمامی مناصب و مشاغل مدیریتی و حکومتی در جامعه اسلامی از شئون مختلف رهبری جامعه اسلامی می گیرد که به فرموده امیرالمؤمنین علی (ع) اگر تمامی مهره های تشکیل دهنده آن، حول محور مدیریت و رهبری یک فرد برگزیده الهی نظم نگیرد شئون مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن به طرف از هم گسستگی و نابسامانی کشیده خواهد شد. بر این اساس به غیر از جایگاه رهبری، احراز هر منصب و جایگاه دیگری نیز در نظام حکومتی اسلام تنها باید براساس یک گزینش دقیق با معیارهای دینی و الهی انجام یافته تا احراز منصب و شغل مورد نظر نیز دارای مشروعیتی الهی گشته و موازین دینی در آن رعایت و اجرا گردد.
در آیه هیجده سوره مبارکه دخان به این ضرورت تصریح شده است: حضرت موسی (ع) اعلام میدارد که «امور بندگان خداوند را به من واگذار کنید» چرا که من هم «فرستاده خداوند» بوده و دارای مشروعیتی الهی در برعهده گرفتن امور بندگان خداوند هستم و هم «انسانی امین» بوده و دارای صلاحیت لازم (تعهد و تخصص) برای این کار میباشم:
(ان ادوا الی عبادالله انی لکم رسول امین)
(به آنان گفت): امور بندگان خدا را به من واگذارید که من فرستاده امینی برای شما هستم.
بر پایه این حقیقت عقلانی و اصل قرآنی مدیریت امور و احراز شئون مختلف حکومتی در یک جامعه فقط باید براساس معیارهای الهی انجام گردد که گزینش و لحاظ کردن شاخصه های مورد نظر در آن تنها عامل مشروعیت یافتن حراز آن مناصب می باشد.
منشأ و مسیر مشروعیت احراز مناصب حکومتی در قالب بزرگترین گزینش الهی در قرآن طرح شده است
گزینش و انتخاب رهبر و مدیر جامعه اسلامی و احراز مناصب گوناگون حکومتی و مدیریتی که در مسیر آن مشروعیت می یابد آن مقدار دارای اهمیت است که درجریان غدیر خم خود خداوند برای انتخاب جانشین آخرین پیامبر خود اقدام به تعیین آن کرده و با این انتخاب خط سیر این مشروعیت مناصب حکومتی را نیز تا ظهور آخرین فرستاده خود مشخص نموده است:
(یا یها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته)
ای پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام نداده ای
انتخاب امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به عنوان رهبر جامعه اسلامی تنها انتخاب مدیر و رهبر جامعه اسلامی نیست بلکه معرفی معیارها و ویژگی های لازم مورد نیاز در احراز مناصب حکومتی و تعیین خط سیر مشروعیت انتخاب مدیران جامعه اسلامی نیز می باشد؛ چرا که تمامی مناصب حکومتی از شئون مختلف امر رهبری در یک جامعه اسلامی است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (دام ظله العالی) در این زمینه می فرمایند: «مسأله غدیر، یعنی گزینش علم و تقوا و جهاد و ورع و فداکاری در راه خدا و سبقت در ایمان و اسلام و تکیه روی اینها در تشخیص و تعیین مدیریت جامعه».
نوع مدیریت در جامعه اسلامی و افرادی که مناصب حکومتی و مدیریت برنامه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه را برعهده می گیرند به قدری دارای اهمیت است که در فراز دوم این آیه نیز روی آن تأکید شده و عدم اعمال موازین دینی و الهی در واگذاری آن را مساوی با بی ثمر شدن تمامی فعالیت های تبلیغی و فرهنگی در جامعه برمی شمارد، حتی اگر هم این تلاش ها از سوی فردی همانند پیامبر (ص) با داشتن تأییدات الهی انجام گرفته باشد.
لذا این جایگاه دارای نقشی اساسی در تحقق آرمان های اجتماعی و انسانی جامعه اسلامی دارد که باید مورد توجه کامل قرار گیرد:
(و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس ان الله لایهدی القوم الکافرین)
و اگر آنرا انجام ندهی رسالت خداوند را ابلاغ نکرده ای و خداوند تو را از خطر مردم مصون میدارد...
سست شدن رکن اصلی اجتماع جامعه بشری یعنی منصب رهبری و مدیریت جامعه و به انحراف رفتن آن موجب از هم پاشیدگی شالوده های ارزشی در جامعه اسلامی می شود. زمانی که در یک حکومت دینی نیز موازین ارزشی به طرف استحاله شدن سوق یافته و حرکت آرمانی آن از مسیر سالم و خالص آن خارج شود نشانه های سقوط و انحراف که امیرالمؤمنین (ع) در کلام بیان خود به آن اشاره کرده اند، در آن نمودار می گردد:
یستدل علی ادبار الدول باربع: تضییع الاصول، و التمسک بالفروع، و تقدیم الاراذل، و تأخیر الافاضل
به چهارچیز بر افول و سقوط دولت ها دلالت می شود: ضایع کردن اصول، چنگ زدن به فروع، مقدم کردن انسان های پست و فرومایه، به کنار گذاردن انسان های فاضل و نخبه
این چهار موضوع، شاخصه های بسیار مهمی است که هر یک از دستگاه های مراقبتی و کنترلی یک حکومت دینی وظیفه کنترل، رصد و محافظت از پدیدار نگشتن آنها را بر عهده دارند که ارگان گزینش نیز در رأس آنها قرار دارد.
«گزینش» و ضرورت های انجام آن
در این قسمت مستندات قرآنی و روایی را که به ضرورت وجود یک نظام گزینشی در درون حکومت اسلامی اشاره میکند مورد بررسی قرار می دهیم:
الف) گزینش دستور صریح رهبران دینی ما است
ثم انظر فی امور عمالک فاستعملهم اختبارا و لاتولهم محاباه و اثره فانهما جماع من شعب الجور و الخیانه
سپس در امور کارمندانت بیندیش، و پس از آزمایش به کارشان بگمار، و با میل شخصی، و بدون مشورت با دیگران آنان را به کارهای مختلف وامدار، زیرا نوعی ستمگری و خیانت است
گزینش ضرورتی اجتناب ناپذیر برای دستگاه های اجرایی حکومت اسلامی است. این گفتار امیرالمؤمنین علی (ع) قسمتی از عهدنامه معروف ایشان به فرماندار خود در زمینه تعیین خط مشی برنامه های حکومتی ایشان است که در آن به ضرورت گزینش و بررسی عملکر عاملان حکومتی در واگذار کردن مصادر امور اجرایی کشور تأکید می کند. در این فراز دو روش اشتباه در انتخاب کارگزاران حکومتی اشاره داشته و ایشان را از آن دو روش پرهیز می دهند:
-
۱. انتخاب کارگزار حکومتی نباید تنها با خواست و میل شخصی مدیر بالاتر انجام گیرد.
-
۲. انتخاب کارگزاران حکومتی باید همراه با مشورت و نظرگیری از دیگران باشد.
ایشان عدم رعایت موارد مذکور در انتخاب و گماردن کارگزاران حکومتی را مهمترین عامل ایجاد ظلم و خیانت در درون حکومت اسلامی نسبت به حقوق افرادجامعه و نسبت به آرمان ها و ارزش های دینی میداند که رواج ظلم و فساد در سطح حکومت و جامعه به دنبال آن خواهد بود.
برپایه این کلام «گزینش کارگزاران و مدیران حکومتی» اولین و مهمترین مسئله ای است که یک دولت اسلامی برای آنکه در تحقق آرمان ها و برنامه های خود موفق باشد باید نسبت به آن اقدام کند. براساس همین اصل اسلامی است که بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره) میفرمایند:
-
«دولت بدون گزینش اشخاص متعهد و متخصص در رشتههای مختلفه موفق نخواهد شد؛ و دولتمردان در گزینش همکاران به کاردانی و تعهد آنان و بهتر خدمت کردن آنها به کشور و در منافع ملت بودن آنان تکیه کنند تا در پیش حق تعالی و ملت روسفید باشند و در امور موفق باشند»
اهمیت کار گزینش هیچ نوع مسامحه، سهل انگاری و مدارا کردن را برنمیدارد؛ در نظام ارزشی دین، هر نوع مدارا، تسامح و وفاداری نسبت به خیانت پیشگان، مساوی با خیانتی بزرگتر نسبت به خداوند و در حق دیگر انسان ها است:
الوفاء لاهل الغدر غدر عندالله و الغدر باهل الغدر وفاء عندالله
وفاداری با خیانتکاران نزد خدا نوعی خیانت، و خیانت به خیانتکاران نزد خدا وفاداری است
مدارا کردن با افرادی که به هر نحوی اهل خیانت به ارزش های دینی و اموال و دارایی های عمومی هستند و تسامح و سهل انگاری نسبت به آنان در ورود به مناصب حکومتی، خیانت در پیشگاه الهی است و اگر نظام گزینش با عملکرد صحیح و دقیق خود، مانع ورود و انتصاب این افراد در دستگاه های اجرایی شود نه تنها هیچ خیانتی را نسبت به حقوق اشخاص مرتکب نشده بلکه وفاداری بزرگی را در برابر خداوند متعال و مردمان دیندار و مستمندان محتاج، از خود به نمایش گذارده است. این امر معرفتی عمیق و شجاعتی کامل و وفاداری صادقانه ای را از سوی مجریان آن می طلبد تا خواسته های الهی به این واسطه در سطح حکومت اسلامی به اجرا درآید.
ب) امانت باید به اهل امانت واگذار شود
(ان الله یأمرکم ان تؤدوا الامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل)
خداوند به شما فرمان می دهد که امانتها را به اهلش بدهید! و هنگامی که میانم مردم داوری می کنید، به عدالت داوری کنید! خداوند، اندرزهای خوبی به شما می دهد! خداوند، شنوا و بیناست
امکانات، سرمایه ها، وسایل، مناصب و مشاغل حکومتی هر کدام امانت هایی است که باید تنها در دست اشخاص دارای صلاحیت قرار گیرد. تعهد و تخصص به عنوان دو ویژگی لازم در صلاحیت و اهلیت یافتن افراد، باید در گزینش و سپردن امانت های الهی ومردمی به مجریان امر مورد توجه و بررسی قرار گیرد. گزینش و قضاوت میان افراد با افکار و خلقیات و ظواهر متفاوت برای تشخیص صحیح و قضاوت عادلانه در چنین جایگاهی زمینه ساز تحقق عدالتی بزرگتر در سطح جامعه و حکومت خواهد شد چرا که این کار مانع از ورود فساد و فسادکنندگان در نظام مدیریتی کشور که خود بزرگترین بی عدالتی و منشأ تمامی ظلم ها است می گردد.
ج) وجود افراد گوناگون با بینش ها و گرایش های متفاوت با وعملکردهای مثبت و منفی
-
۱. ارزش، عملکرد و جایگاه انسان مؤمن و درستکار با فرد فاسق و خرابکار متفاوت است
(ام نجعل الذین آمنوا و عملوا الصالحات کالمفسدین فی الارض ام نجعل المتقین کالفجار)
آیا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند همچون مفسدان در زمین قرار می دهیم، یا پرهیزگاران را همچون فاجران؟!
(افمن کان مؤمنا کمن کان فاسقا لایتسوون)
آیا کسی که با ایمان باشد همچون کسی است که فاسق است؟! نه، هرگز این دو برابر نیستند
انسان ها به واسطه بینش ها، گرایش ها و عملکردهای خود از یکدیگر متفاوت می شوند. هر فرد نیز با نوع بینش و گرایش متمایز خود دارای عملکردهای متفاوت نیز می باشد. ارزش هر فرد را نیز بینشها، گرایشها، عملکردهای خوب و بد او و آنچه که او برای آن اعتبار قائل شده و نیکو می پندارد مشخص می سازد. حضرت علی (ع) در این زمینه می فرمایند:
قیمه کل امرء ما یحسنه
ارزش هر شخص به میزان ارزش چیزی است که نیکو آنرا میداند و به مقدار ارزش کاری است که نیکو انجام میدهد
تفاوتی که در میان افراد مختلف از حیث ارزش و اثر وجود دارد یک تفاوت حقیقی است که در دستگاه عظیم ربوبی عالم و نظام گزینش هستی هم لحاظ گردیده و به نسبت آن افراد را در پیشگاه الهی دارای اجر و قرب می گرداند. نوع عملکرد و اثر حضور یک فرد مؤمن که اعتقادات او هماهنگ با ارزش های انسانی و خوبی های اجتماعی است با فردی که دارای اعتقاد، خلقیات و عملکرد ناهمگون با ارزش های انسانی و معروف های اجتماعی بوده و التزامی به موازین دینی، قواعد اجتماعی و وظایف انسانی و ایمانی خود ندارد در حیطه مسائل اجتماعی و مناسبات اداری و حکومتی بسیار آشکارتر و نمایان تر خواهد بود. بسیاری از افراد این تفاوت را از یاد می برند و آنرا در تعاملات کاری و در مناسبات اجتماعی لحاظ نمی کنند؛ در صورتی که تفاوت انسان مؤمن و دارای بینش دینی و بینش کاری با فرد نادان و بی تخصصی که از هیچ بینش عمیق کاری و اعتقادی برخوردار نیست و همچنین تفاوت انسان درستکار و بدکار تفاوتی واضح و فاحش می باشد:
(و مایستوی الاعمی و البصیر و الذین آمنوا و عملوا الصالحات و لا المسیء قلیلا ما تتذکرون)
هرگز (جاهل) نابینا و شخص (عالم) بینا یکسان نیستند؛ همچنین کسانی که ایمان آورده، و اعمال صالح انجام داده اند با بدکاران یکسان نخواهند بود؛ اما کمتر متذکر می شوید!
-
۲. جایگاه افراد باید متناسب با ارزش واقعی و عملکرد آنان تعیین شود.
در نظام حکومتی علوی افراد به میزان ارزش واقعی خود و به تناسب حسن نیت و حسن عملکردی که از خود نشان میدهند دارای منزلت و جایگاه میشوند. دستور اکید امیرالمؤمنین (ع) بر این است که هیچگاه نباید در نظر حاکم مسلمین و مدیر جامعه اسلامی فرد درستکار و بدکار دارای منزلتی مساوی بوده و جایگاهی یکسان یابند:
لایکونن المحسن و المسیء عندک بمنزله سوائ فان فی ذل تزهیدا لاهل الاحسان فی الاحسان و تدریبا لاهل الاساءه علی الاساءه و الزم کلاً منهم ما الزم نفسه
هرگز نیکوکار و بدکار در نظرت یکسان نباشند، زیرا نیکوکاران در نیکوکاری بی رغبت، و بدکاران در بدکاری تشویق می گردند، پس هر کدام از آنان را براساس کردارشان پاداش ده
شایسته سالاری مهمترین اصل در حکومت اسلامی است و تنها راهکار آن شایسته گزینی است. نگاه به افراد در تشکیلات حکومتی و دولتی و ارزش گذاری روی آنان باید براساس ارزش واقعی و سوابق و عملکردهای مثبت آنان انجام گیرد. اگر این اصل مهم به واسطه وجود یک نظام گزینشی قوی به اجرا درآمده و افراد، مدیران و کارگزاران نظام مدیریتی و اجرایی، براساس معیارهای ارزشی بر رأس امور گمارده شوند خود مهمترین عامل تقویت ارزش های اسلامی و انسانی در جامعه و بی ارزش گشتن بدیها و ضد ارزش ها در آن خواهد شد چرا که دینداری حاکمان حکومتی و حسن عملکرد مدیران اجرایی عامل پایبندی و الگوگیری مردم نسبت به ارزش های دینی است. اینکه در داخل یک ارگان دولتی، فرد به میازن حسن سابقه و عملکرد و متناسب با تعهد و دین مداری خود صاحب منصب و مقام گردد دیگر عملکرد خوب، کارکرد مفیدف تعهد کاری و انسانی و تطابق با معیارهای دینی درکار، در آن دستگاه، دارای ارزش و اعتبار گشته و به عنوان یک فرهنگ جریان می یابد تا جائی که می تواند مسائل ضد ارزشی و حتی ناهنجارهای مدیریتی و تخصصی سالم سازی کرده و از میان ببرد. انسان متخصص و متعهدی که علاقه مند به حسن اجرای کار وتطابق کامل عملکرد خود با موازین دینی و انسانی و رعایت حقوق مردم می باشد در میان کارگزاران و کارمندان اداری دارای ارزش و محبوبیت شده و افراد بی تخصص و بی تعهد که با ابزار تملق و ریاکاری و دورویی به دنبال کسب و یا حفظ مقام و منصبی هستند، ارزش خود را از دست می دهند چرا که بیتعهدی و بی تخصص از ارزش افتاده است.
تحقق این حقیقت مستلزم آنست که مدیران ارشد یک دولت به این مسائل پایبند بوده و حقیقتاً خواهان آن باشند که این دیدگاه را در خود تقویت کرده و شایسته گزینی و شایسته سالاری را بر بدنه اجرایی کشور حاکم کنند. در این شرایط است که نظام گزینشی کشور نیز میتواند با قدرت تمام به اعمال شاخصههای گزینشی در انتخاب تمامی کارگزاران حکومتی بپردازد.
اگر دقت کنیم درمی یابیم خطاب اصلی کلام حضرت (ع) به کارگزاران خود نیز که او را به عنوان مدیر و حاکم کشوری منصوب کرده است، همین مسئله می باشد یعنی دقت در نگاه و تنظیم موضع فکری نه انتخاب و بکارگیری که نتیجه این دیدگاه بوده و در مرحله بعدی قرار می گیرد.
د) حضور و تسلط معاندان حاکمیت دینی بر امور جامعه منجر به فساد و ناهنجاری می شود
(انک ان تذرهم یضلوا عبادک و لا یلدوا الا فاجرا کفارا)
اگر آنها را رها کنی، بندگان (پاک با ایمان) تو را گمراه می کنند و جز نسلی فاجر و کافر به وجود نمیآورند!
این آیه کلام پیامبری (حضرت نوح (ع)) است که با تلاش فراوان خود در طول نه قرن پیامبری بواسطه چهل حاکم بر جامعه و وجود افراد معاند و کافر در آن تنها موفق به هدایت حدود هفتاد نفر از افراد زمان خود شد. او در مناجات با پروردگار خود بیان میدارد که خدایا اگر افراد کافر، فاسق و معاند را رها کنی و آنان کنترل افکار و مدیریت امور بندگان تو را در دست گیرند به غیر از آنکه تولید فساد و انحراف کرده و با گمراه کردن بندگان تو نسلی کافر و فاجر را به بار می آورند نتیجه دیگری به همراه نخواهند داشت. اینان افرادیاند که حضور و تسلط آنان بر مسائل و افکار مردم موجب استحاله و از بین رفتن ارزشهای اعتقادی در میان آنان و ایجاد نسلی فاسد و کافر است.
یکی از مهم ترین چالش های هر جامعه آرمان خواه و دین مدار که آن را با خطر مواجه می گرداند، فعالیت ها و تحرکاتی است که افراد فاسد، خرابکار و معاند با حاکمیت الهی، برای در دست گرفتن افکار و تمایلات مردم در داخل جامعه انجام میدهند تا در صورت موفقیت و تسلط بر افکار آنان، بتوانند مدیریت کلیه امور فردی و اجتماعی آنان را در دست گرفته و به اهداف شوم خود بر علیه مردم و سرمایه های آنان بپردازند. وجود چنین گروه ها و افرادی در هر حکومتی دینی خطر بزرگی که جلوگیری از ورود آنان به بدنه اجرایی و مدیریتی کشور از وظایف خطیر دستگاه «گزینش» می باشد. سالم سازی دستگاه حاکمیتی و اجرائی کشور وظیفه ارگان گزینش بوده و توفیق بزرگ برای او به شمار می آید.
ه) اراده و خواست الهی بر اداره حکومت، امکانات و منابع زمین توسط بندگان صالح است
(وعدالله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا)
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند وعده می دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی راکه برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه دار خواهد داست؛ و ترسشان را به امنیت و آرامش مبدل می کند
(و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون)
و ما بعد از تورات در زبور نوشتیم که البته بندگان شایسته ام وارث (حکومت) زمین خواهند شد!
تشکیل حکومت دینی و ایجاد دولت اسلامی بر پایه اصول و ارزش هایی که خداوند متعال برای یک جامعه دینی تعریف و ترسیم نموده است حرکت در مسیر اراده خداوند و زمینه ساز تحقق آرمان الهی مبنی بر اداره امور و امکانات زمین توسط بندگان شایسته الهی است. گزینش و انتصاب افراد صالح برای ورود به نظام اجرایی کشور و در دست گرفتن امور توسط آنان زمینه ساز و عامل تحقق این آرمان بزرگ الهی است.
بر این اساس گزینش دارای رسالتی بزرگ و آرمانی مهم است که کار او را دارای اهمیت و ارزشی الهی می گرداند.
بر سر کار آمدن انسان های مؤمن که مطابق با خواسته های الهی و آرمان های ارزشی دین اسلام کار و حرکت می کنند محقق ساز آرمان حکومت صالحان بر زمین است؛ آنانی که به محض قدرت یافتن و در دست گرفتن منصب حکومت به ترویج و اجرای مناسک دینی و تأمین نیازهای فردی و اجتماعی انسان ها و کوشش در جهت تحقق ارزش ها و معیارهای اسلامی در سطح حکومت و جامعه می کنند:
(الذین ان مکناهم فی الارض اقامو الصلوه و ءاتوا الزکوه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر)
(آنان که خدا را یاری می کنند) آنهایی هستندکه اگر در روی زمین به آنان اقتدار و تمکین دهیم نماز به پا می دارند و زکات می دهند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند
و) امر به معروف و نهی از منکر جامعترین برنامه اسلام برای حفظ اصول و معیارهای دینی در شئون مختلف جامعه است
یکی از مهمترین برنامه هایی که دین اسلام برای تحقق اهداف و آرمان های خود در سطح جامعه برای عرصه های گوناگون آن تعریف می کند برنامه «امر به معروف و نهی از منکر» است. این دستور جامع اسلامی با تمامی شئون مختلف جامعه، امور فردی و اجتماعی افراد و کلیه سازوکارهای حکومتی مرتبط بوده که اجرای درست و صحی آن عامل اصلاح امور در کلیه عرصه ها میشود. امام باقر (ع) در اهمیت این برنامه مهم دینی میفرمایند:
ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر سبیل الانبیاء و منهاج الصلحاء فریضه عظیمه بها تقام الفرائض و تأمن المذاهب و تحل المکاسب و ترد المظالم و تعمر الارض و ینتصف من الاعداء و یستقیم الامر
همانا امر به معروف و نهی از منکر راه انبیاء و روش و برنامه صالحین است، فریضه مهم و بزرگی است که بوسیله آن دیگر واجبات دینی برپا می گردد، راه ها امن میشود، کسب ها حلال می گردد، حقوق پایمال شده برگردانده میشود و زمین آباد می گردد، از دشمنان انتقام گرفته می شود و امور و سمائل راست و درست میشود
تمامی دستوراتی که دین برای ما ترسیم میگرداند معروف هایی است که امور زندگی ما را اصلاح و نیازهای ما را تأمین می گرداند و هر مسئله ای که از آن نهی میکند و در مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ارتباطی دستور به ترک آن را میدهد منکرها و زشتی هایی که زندگی فردی و اجتماعی و مسائل گوناگون آن را مختل کرده و به انحراف می کشاند.
آرمان دین الهی بر این است که تمامی معروف ها و خوبیها را در زندگی فردی و مسائل اجتماعی انسان ها به اجرا درآمده و کلیه منکرها و بدی های شناخته شده از میان برود. لذا است که امر به معروف و نهی از منکر جامع ترین برنامه ای است که دین مبین اسلام برای تمامی شئون فردی و اجتماعی زندگی انسان ها قابل اجرا دانسته که امرا باقر (ع) اجرای آنرا برای تمامی مسائل موجب اصلاح امور میداند. بر همین اساس در قرآن کریم دستور صریح داده شده است که گروهی از افراد باید به عنوان وظیفه اصلی خود به اجرای این اصل مهم در سطح جامعه اسلامی بپردازند:
(و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون)
باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند
امر به معروف و نهی از منکر تنها محدود به وظایف فردی و گناهانی شخصی نمی شود چرا که معروف و منکر محدود به برنامه های فردی نمی شود. امر به معروف و نهی از منکر کلیه معروف ها و منکرهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، خانوادگی و اقتصادی جاری در یک جامعه را دربرمی گیرد. برنام های امر به معروف و نهی از منکر در بخش های مختلف به صورت های گوناگون تعریف شده است: اجرای حدود اسلامی، تبلیغ و تبیین شعائر مذهبی و ارزش های دینی، تذکارت فردی راهنمایی و ارشاد انسان های جاهل، غافل یا فریب خورده، تعلیم معارف دین و اصول و ضوابط اسلامی، اجرای اهداف و برنامه های دینی، احقاق حقوق الهی و مردمی، اصلاح امور مردم و جامعه و تأمین نیازهای آنان، حفظ حکومت اسلامی و خلاصه هر دستوری که شرع مقدس ما ارائه داده است معروف هایی است که در بخش های مختلف مطرح می باشد.
لذا اجرای این اصل مهم خود ضامن اصلاح کلیه امور فردی و اجتماعی انسان ها و جامعه آنان است. اگر به کلام امام باقر (علیه السلام) توجهی دوباره شود اثرات وسیع اجرای این اصل مهم در بخش های مختلف اجتماعی و مسائل گوناگون یک جامعه پی خواهیم برد.
در حدیثی از امام علی (علیه السلام) می خوانیم:
-
ما اعمال البر کلها و الجهاد فی سبیل الله عندالامر بالمعرو و النهی عن المنکر الا کنفثه فی بحر لجی
-
تمام کارهای نیکو و جهاد در راه خدا برابر امر به معروف و نهی ازمنکر چونان قطره ای بر دریای مواج و پهناور است
اهمیت و اثرات وسیعی که ذکر شد بر آن میدارد که مروری دوباره بر این اصل بزرگ اسلامی داشته باشیم و کاربرد و شیوه های قابل ترسیم آن را مورد بررسی قرار دهیم.
اگر هر دستور اسلام خود یک معروفی باشد که شامل اصل امر به معروف گردیده پس ما باید راهکارهای اجرایی متناسب با آن را نیز مورد بررسی قرار داده و سازوکارهای متناسب آنرا تدوین کنیم.
اگر اصل «رد امانت به اهل امانت» را که در بخش (ب) این مبحث بیان کردیم به عنوان یکی از بزرگترین معروف هایی است که باید در برنامه های حکومتی به اجرا دربیاید در نظر گیریم می بینیم که اجرای این اصل خود همانند یک امر به معروف بزرگی است که امیرالمؤمنین علی (ع) در اهمیت تحقق آن میفرمایند:
-
لا تترکوا لاامر بالمعروف و النهی عن المنکر فیولی علیکم اشرارکم ثم تدعون فلا یستجاب لکم
-
امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که بدهای شما بر شما مسلط می گردند، آنگاه هر چه خدا را بخوانید جواب ندهد
حال آیا اجرای این اصل مهم (رد امانت به اهل امانت) تنها با یک تذکر فردی و یا با نصیحت یک مدیر حکومتی قابل تحقق است یا برای اجرای آن در یک تشکیلات وسیع حکومتی که مسائل در آن تنها با فرهنگ سازی سازمانی محقق نشده و اعمال قوانین، کارها را به چرخش درمی ورد باید تشکیلاتی نظارتی و قانونمند را طراحی کرد که به اجرای این اصل مهم بپردازد.
باید برای اجرای این اصل با یک دید حکومتی و متناسب با تشکیلات اداری شیوه و سازوکاری را طراحی کرد که به اجرای درست این اصل بیانجامد تا کاملاً مطمئن باشیم که با برقراری آن سازوکار در فضای مدیریتی و اجرایی کشور کلیه مسئولیت ها به اهل متعهد و متخصص آن واگذار می شود؛ در همین مسیر است که زمانی که می خواهیم به تدوین سازوکار اجرایی این اصل مهم می پردازیم به نظام «گزینش» که معمار بزرگ حکومت اسلامی حضرت امام خمینی (ره) براساس همین اصل حکومتی و با نگاهی سیستمی و تشکیلاتی طراحی کرده اند پی می بریم.
گزینش قالب تشکیلاتی برنامه امر به معروف و نهی از منکر برای اجرای اصل «گزینش» و اصل «رد امانت به اهل امانت» در داخل نظام حکومتی اسلام است.
توجهی دوباره به احادیث طرح شده در این باب مطالب دیگری را هم پیش رو ما می گذارد:
-
عدم اجرای برنامه گزینش که به نوعی اجرای برنامه امر به معروف و نهی از منکر در سطح دستگاه های اجرایی حکومت در جهت سوق دادن (امر کردن) سیستم اجرایی به انتصاب افراد صالح و جلوگیری (نهی) از قرار گرفتن امور در دست افراد نااهل می باشد موجب حاکم شدن بدترین و نااهل ترین انسان ها بر رأس امور جامعه خواهد شد که حضرت بدان اشاره کرده اند.
-
واژه «امت» در آیه امر به معروف به گروهی اطلاق میشود که بواسطه هدفی مشترک با یکدیگر هماهنگ گشته و با عملکردی منسجم و سازماندهی شده که هر شخص در آن وظایف محوله خود را به درستی انجام میدهد گروهی منسجم را تشکیل داده اند و این همان قالب سیستمی است که ما برای اجرای اصل گزینش و امر به معروف طرح ریزی می کنیم و آیه مورد نظر با به کار بردن این واژه در حقیقت شیوه اجرا این اصل را نیز به ما ارائه داده است.
-
-