ویژگی های (ثبوتی) گزینش گران
صلاحیت
تمامی برگزیدگان الهی شایسته ترین انسان های زمان خود بودند
(و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس کل من الصالحین)
و (همچنین) زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را همه از صالحان هستند.
پیامبران الهی و همه کسانی که مأمور اجرای دستورات خداوند در بین مردم بودند از میان بهترین انسان هایی انتخاب می شدند که دارای صلاحیت های لازم بودند. تحقق خواسته های پروردگار و اجرای قوانین الهی رسالتی است که باید به والاترین افراد از حیث اعتقادف اخلاق و عمل سپرده شود. بنابراین کسانی که در منصب گزینش و یافتن انسانهای صالح و کارآمد برای پیشبرد اهداف پیامبران در جامعه قرار می گیرند خود باید جزو والاترین و صالح ترین افراد از حیث ایمان، اخلاق و اعمال باشند.
مؤمنان و انجام دهندگان امور صالحه، بهترین و کارآمدترین افراد در هر امری می باشند
(ان الذین آمنوا و عملوا الصالحا اولئک هم خیر البریه)
آنان که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند آنها به حقیقت بهترین اهل عالمند
ایمان و عملکرد شایسته، دو شاخصه و دو نشانه بر وجود صلاحیت و شایستگی در انسان های برگزیده الهی است که خداوند به واسطه آن، آنان را بر دیگران ترجیح داده و اجرای حدود و ضوابط الهی را به آنان می سپارد چرا که آنان به واسطه ایمان و تعبد محض خود نیکوکارترین انسان های زمان خود بوده و دستورات الهی را به طور کامل انجام می دهند:
سلام علی نوح فی العالمین * ان کذلک نجزی المحسنین * انه من عبادنا المؤمنین
سلام بر نوح درمیان جهانیان باد! ما این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم! چرا که او از بندگان با ایمان ما بود!
سلام علی ابراهیم* کذالک نجزی المحسنین * انه من عبادنا المؤمنین
سلام بر ابراهیم! ما این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم! چرا که او از بندگان با ایمان ما بود!
... سلام بر موسی و هارون! … سلام بر الیاسین! ما این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم! او از بندگان مؤمن ما است. (آیات ۱۳۲ و ۱۳۱ و ۱۳۰ و ۱۲۰)
حرکت در مسیر «ایمان» به خداوند و «تعبد» ورزی برگزیدگان الهی در برابر اهداف، خواسته ها موازین و قوانین الهی، لیاقت و شایستگی رسیدن به مقام خلیفه اللهی و برگزیده شدن را برای آنان به ارمغان می آورد.
گزینش کننده ای که می خواهد صلاحیت های لازم اعتقادی، اخلاقی و رفتاری را در افراد مخاطب خود تشخیص دهد خود باید دارای بالاترین صلاحیت های اعتقادی، اخلاقی و رفتاری باشد تا بتواند از آنچه که خود دارای آن بوده در فرد مخاطب نیز جستجو کند و به بررسی آن بپردازند. لذا یک گزینشگر صالح باید ویژگی های یک انسان مؤمن و متعبد را در خود پیاده کند تا به صلاحیت کامل ایمانی، اخلاقی و رفتاری نائل شود.
تعریف انسان صالح
قال رسول الله (ص): علامه الصالح فاربعه: یصفی قلبه و یصلح عمله و یصلح کسبه و یصلح اموره کلها
رسول اکرم (ص) می فرمایند: علامت انسان صالح چهار چیز است: قلب خود را صاف و خالص می گرداند، عمل خود را اصلاح میکند، کسب خود را اصلاح می کند، و کلیه امور خود را اصلاح می گرداند
قلب انسان صالح تصفیه شده و خالی از هرگونه شرک، نفاق، شهوت، غضب، بدبینی، کینه، حسد، بی شرمی، بی عفتی و تمایل به انسان های بی ایمان و لاابالی است و مملو از اوصاف نورانی و پاکی و صداقت و محبتی و خوشبینی و معنویت است. عمل انسان صالح اصلاح شده و هیچ نوع خطا و معصیت و حرکت نسنجیده و رفتار غیراسلامی و تصمیم غیرتخصصی و غیرعاقلانه در آن یافت نمی شود. کسب او کسب حلال و هر آنچه که از مسائل مادی و مسائل غیرمادی بهره می برد همه پاک و حلال و سالم است. انسان صالح کلیه امورش اصلاح شده و الگویی کامل در اعتقاد و اخلاق و رفتار برای دیگران است. او بنده محض خداست بنابراین لیاقت دارد به گزینش و بررسی اعمال دیگر بندگان خداوند نیز بپردازد و در مورد صلاحیت آنان قضاوت کند.
صلاحیت دینی با سابقه خراب ایمانی و رفتاری منافات دارد
(الذین ءامنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الامن و هم مهتدون)
آنانی که ایمان آورده و ایمان خود را به ستمی نیالودند، ایمنی تنها از آن آنهاست و هم آنها حقیقتاً هدایت یافته اند
انسانی که ایمان و دینداری خود را به هیچ نوع ظلم، انحراف و گناهی چه در اعتقاد و چه در اخلاق و عمل خدشه دار نکرده است دارای ایمانی استوار و صلاحیتی مورد اعتماد و اطمینان است.
اجرای مهم ترین برنامه اسلام (امر به معروف و نهی از منکر) از برنامه های مؤمنین است
(والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون)
مردان و زنان با ایمان، ولیّ یکدیگرند؛ امر به معروف، و نهی ازمنکر می کنند و آنان هستند که رستگار می شوند
اجرای مهمترین اصل در دین اسلام یعنی امر به معروف و نهی از منکر و تمام شئون مختلف کاربردی آن در سطح جامعه بر عهده مؤمنان و جزو برنامه های تغییرناپذیر آنان می باشد. افراد صالح دارای شهرت و وجهه خوب در میان بندگان الهی هستند
قال علی (علیه السلام): انما یستدل علی الصالحین بما یجری الله لهم علی السن عباده
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: همانا انسان های صالح بوسیله حسن شهرتی که خداوند از آنان بر زبان بندگان خود قرار میدهد شناخته می شوند
انسان صالح که با داشتن قلبی صاف و نورانی، اخلاقی صحیح و انسانی را از خود در میان مردم و انسان های مؤمن به ارمغان گذارده است و با عملکردهای صحیحی که در عرصه های گوناگون رفتاری، کاری و اجتماعی از خود نشان داده است حتماً دارای وجهه ای خوب و جایگاهی مثبت در میان انسان های مؤمن می باشد.
سابقه هر فرد و عملکرد که هر انسان در عرصه های مختلف از خود بر جای می گذارد به خوبی نشانگر میزان التزام و پایبندی او به ضوابط شرعی و قواعد تعریف شده اسلام برای رفتار و تعامل با دیگران است. اگر انسانی در سه بعد اعتقاد، اخلاق و عمل خود را اصلاح کرده و صلاحیت درونی رسیده باشد حتماً خداوند متعال آشکار و ظاهر او را اصلاح و موجه می گرداند و او را دارای حسن شهرت در میان انسانهای مؤمن خواهد گردانید:
من اصلح سریریه اصلح الله علانیته
کسی که نهان خود را اصلاح کند خداوند آشکار او را نیکو می گرداند
بنابراین راه شناخت افراد صالح حسن شهرت و جایگاه مثبتی است که هر فرد در امور مختلف در زمینه های گوناگون از خود بر جای می گذارد.
ویژگی های انسان های مؤمن
همانطور که اشاره گردید عامل اصلی صلاحیت یافتن برگزیدگان الهی، وجود دو صفت «ایمان» و «تعبد» است؛ لذا مناسب است که در تکمیل این بحث به برخی ویژگی های ایمانی که در منابع دینی ما طرح شده است اشاره ای داشته باشیم، باشد که تمامی گزینش گران به خصائص کامل ایمانی متصف گشته و به الگوئی کامل از دینداری و تعبد مبدل گردند:
الامام علی (علیه السلام): علامه الایمان ان تؤثر الصدق حیث یضرک علی الکذب حیث ینفعک، و ان لایکون فی حدیثک فضل عن علمک، و ان تتقی الله فی حدیث غیرک
امام علی (علیه السلام) میفرمایند: علامت ایمان اینست که صدق را برگزینی در جایی که به تو ضرر میرساند بر دروغی که برای تو نفع دارد، و اینکه گفتارت بیش از حد علمت نباشد، و اینکه پروا کنی و خویشتن دارای کنی در مورد گفتار پیرامون دیگران
الامام الرضا (علیه السلام): لا یکون المؤمن مؤمناً حتی تکون فیه ثلاث خصال: سنه من ربه، و سنه من نبیه (صلی الله علیه و آله)، و سنه من ولیه (علیه السلام): فاما السنه من ربه فکتمان السر، و اما السنه من نبیه (صلی الله علیه و آله) فمداراه الناس، و اما السنه من ولیه (علیه السلام) فالصبر فی البأساء و الضراء
امام رضا (علیه السلام) می فرمایند: مؤمن مؤمن نمی گردد تا آنکه سه خصلت در او پدیدار گردد: سنتی از پروردگارش و سنتی از پیامبرش و سنتی از مولایش، اما سنت پروردگارش کتمان سر است و سنت نبیش مدارا کردن با مردم و سنت ولیش شکیبائی در سختی ها و مشکلات
الامام الباقر (علیه السلام): انما المؤمن الذی اذا رضی لم یدخله رضاه فی اثم ولا باطل، و اذا سخط لم یخرجه سخطه من قول الحق و المؤمن الذی اذا قدر لم تخرجه قدرته الی التعدی و الی ما لیس له بحق
امام باقر (علیه السلام) میفرمایند: همانا انسان مؤمن کسی است که هنگامی که از چیزی خشنود میشود رضایتش او را وارد در معصیت و باطل نمی کند، و هنگامی که از چیزی ناخشنو می گردد نارضایتش او را از گفتار حق خارج نمی سازد، و انسان مؤمن کسی است که هنگامی که قدرتی می یابد قدرتش او را به تجاوز از حدود معین شده و آنچه که حق او نیست نمی کشاند
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): من سرته حسنته و ساءته سیئته فهو مؤمن
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: کسی که کار خوبش، او را شاد و خوشحال کند و کار بدش او را اندوهگین و ناراحت، پس او مؤمن است
تعهد
مؤمن حقیقی انسانی امانتدار بوده و به وظایف و تعهدات خود به درستی عمل می نماید:
(والذین هم لاماناتهم و عهدهم راعون)
و آنان (مؤمنان) امانتها را رعایت و به عهد و پیمان خود کاملاً وفا می کنند
تعهد، مراقبت در رعایت اصول و ضوابطی است که هر فرد در حیطه کار و وظیفه خود به آن ملتزم می باشد که به عنوان امانت در اختیار او قرار گرفته است. امانت داری تعهدی را می طلبد که فرد امانتدار باید از آن برخوردار باشد؛ اما واگذاری امانت به افراد متعهد و امانت دار که خود تعهدی والاتر و محکم تر را می طلبد تا هیچگاه فرد در شناخت و تشخیص افراد متعهد و واگذاری امانت به آنان دچار هوس، سهل انگاری، سستی و مسامحه کاری نشود. کار گزینش از چنین موقعیتی برخوردار است و گزینش کننده باید به طور صحیح و کامل بر پایه اصول و ضوابطی که به آن پایبند گشته حرکت کند و هیچگاه در اعتقاد و عمل سستی نورزیده و از رعایت خود در اجرای آن اصول نکاهد چرا که کم شدن دقت و توجه در رعایت اصول و ضوابط، آفت بی تعهدی را به امانت داری انسان میزند:
قال علی (علیه السلام): آفه العهود قله الرعایه
آفت عهدها و تعهدها کم بودن رعایت آن است
عدم اعمال درست ضوابط و بی دقتی و مسامحه کاری در اجرای آن به تدریج تعهد و پایبندی را در رعایت اصول و ضوابط از بین برده و از حساسیت فرد در قبال معیارها مورد در توجه در کار گزینش می کاهد. اما در عوض رعایت صحیح و کامل هر اصل و ضابطه ای، عامل استحکام روحیه و تعهد و امانت داری در آن امر می گردد.
اگر بر این اعتقاد باشیم که اصل دین و تمامی موازین، قوانین و برنامه های دین و همچنین تمامی مناصب حکومتی و امکانات و سرمایه های ملی امانت هایی هستند که باید در دست افراد امانت دار قرار گیرد آنگاه پی خواهیم برد که تمام دین و اصل دینداری نیز خلاصه در امانت داری و وفای به تعهد در قبال آن است. لذا است امیرمؤمنان علی (ع) یگانه منادی عدل و ایمان می فرمایند:
قال علی (علیه السلام): اصل الدین اداء الامانه و الوفائ بالعهود
اصل دین ادای امانت و وفای به عهد می باشد
اگر با کمی دقت باز هم بخواهیم به این کلام توجهی داشته باشیم درمی یابیم که اگر اصل دین، ادای امانت و وفای به عهد است پس عدم وفای به عهد و ادای درست امانت نیز برخوردار نبودن از اصل دین و پایه دین داری است. لذا باید دقت کنیم که کار امانت داری مساوی با اصل دینداری است و عدم دقت ویا کمی دقت در آن منجر به خدشه دار شدن اصل دینداری ما خواهد شد. عرصه گزینش عرصه مواجهه با اصل دین و تمام دینداری است و یک گزینش گر در کار گزینش با اصل دین سروکار دارد و در صورت کم دقتی و سهل انگاری و بی تعهدی در کار، ریشه و اصل دینداری خود را به خطر نیز می اندازد و این مسئله ای است که به مرور زمان نمایان خواهد شد نه در ابتدای سهل انگاری و بی تعهدی که ممکن است هر کس به مقداری دچار آن گردد.
و این را هم معتقد باشیم که واگذار کردن امانت های ملی و مردمی به دست افرادی که در امانت داری فردی و ایمانی خود دچار ضعف و نقصان می باشند، تحویل امانت به افرادی است که در اصل دینداری خود دچار ضعف و مشکل هستند پس چه رسد در حفظ آرمان های دینی و ملی یک کشور و جامعه؛ و ملاک شناخت این افراد نیز تنها اعمال عبادی و یا ظاهر موجه آنان نمی تواند باشد چرا که ممکن است...
عقلانیت
(قل لایستهوی الخبیث و الطیب و لو اعجبک کثره الخبیث فاتقوا الله یا اولی الالباب لعلکم تفلحون)
بگو: (هیچ گاه) ناپاک و پاک مساوی نیستند؛ هرچند فزونی ناپاکها، تو را به شگفتی اندازد! از (مخالفت) خدا بپرهیزید ای صاحبان خرد، شاید رستگار شوید!
عقلانیت لازمه اصلی کار گزینش است. عقلانیت، فهم صحیح، دقیق، کامل و همه جانبه از واقعیت هاست. دیدگاهی است عالمانه، متعادل و منصفانه به مسائل پیش رو. عقلانیت دینی نشأت گرفته از علم و فهم صحیح دینی و آگاهی همه جانبه از قواعد، ضوابط و معیارهای اسلامی است که در مسائل گوناگون از طرف دین برای انجام صحیح امور ارائه شده است.
آیه موردنظر نکته ای عاقلانه را در این باب در زمینه تفاوت پاکی و کثیفی و عدم مساوی بودن انسان پاک و ناپاک مطرح می سازد. شیوه بیان آیه هم شیوه ای کاملاً عاقلانه است چرا که نه به تبیین عقلانیت و ترسیم انسان عاقل می پردازد و نه به اثبات تفاوت های پاکی و ناپاکی و فرد پاک و ناپاک، چرا که اینها از مواردی است که برای افراد عاقل اثبات شده و حل شده است؛ بلکه به یک تذکر عاقلانه و هشدار خردمندانه اشاره می کند که این هشدار نقطه ای حساس و لغزان برای یک انسان عاقل است: فرد عاقل باید همیشه بر این اصل معتقد بماند که فرد پاک و ناپاک هیچگاه با هم مساوی نمی شوند اگرچه کثرت افراد ناپاک در عرصه های مختلف جامعه ذهن غیرعاقلانه هر فردی را تحت الشعاع خود قرار داده و اذهان افراد بسیاری را دچار استحاله و مسامحه کرده و رفتار آنان را به مدارا و سهل انگاری کشانده باشد. حقیقت ثابت است و تغییر نمی کند.
این مسئله واقعیت بسیار مهمی است که در مرور زمان و با بوجود آمدن انحرافات و چالش های فرهنگی پیش رو میتواند به چالشی بزرگ برای یک گزینش گر و تفکرات عاقلانه او تبدیل شود؛ چرا که انحرافات فراگیر و ضعف های اعتقادی و اخلاقی عموم جامعه که با گذر زمان برای عدهای به صورت یک حالت عادی و یک مرامی عمومی درمی آید به مرور زمان نیز، حساسیت های اعتقادی و ارزشی آنان را با خود به استحاله و مدارا می کشاند.
لذا اگر چه یک گزینشگر عاقل باید در کنار درک صحیح و عمیق از مسائل جامعه، رأفتی اسلامی و اخلاقی محبت آمیز و انسان ساز را در روابط فردی و تعاملات اجتماعی از خود نشان دهد، اما این مسئله هیچگاه نباید دلیلی بر مسامحه و مدارا کردن او در مسائل حکومتی و مدیریتی جامعه که جای هیچگونه رأفت و ترحم اسلامی در آن نیست شود. بنابراین اندیشه گزینشگر عاقل در مواجهه با تبلور فرهنگ های انحرافی و مشاهده فساد و تباهی ایمان و اعتقادات دینی در جامعه باید اندیشه و بینشی راسخ و تغییرناپذیر بوده و با مشاهده کثرت این افراد، مذاق شخصیتی او تغییر نیافته و در نظر او این گونه افراد مساوی با انسان هایی نشوند که جو حاکم بر زمانه هیچ تأثیری و رنگی بر آنان نداشته و پاکی اعتقاد و رفتار در آنان هنوز هم به قوت خود پابرجا می باشد.
گزینش گران باید همیشه در جریان تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جامعه بوده و با ویژگی های فرهنگی اجتماعی زمانه خود کاملاً آشنا باشند تا در چالش فکری این هجمه نیفتند شناخت صحیح و اطلاع کامل از مسائل فرهنگی اجتماعی جامعه منجر به آن میشود که فرد از قافله فهم صحیح و به رو زمسائل عقب نباشد و با تحلیلی درست به گزینش افراد داوطلب اقدام کند. این یک ضرورت قطعی و لازم است که امام صادق (ع) در زمینه آن می فرمایند:
العالم بزمانه، لا تهجم علیه اللوابس
شخص عالم و آگاه به مسائل، ویژگی ها و رویدادهای زمانه خود، هیچ گاه شبهات در چهره های نامعلوم بر او هجوم نمی آورد
تعریف انسان عاقل
قیل له (علیه السلام): صف لنا العاقل فقال (علیه السلام): هو الذی یضع الشیء مواضعه، فقیل فصف لنا الجاهل فقال (علیه السلام): قد فعلت
به امیر المؤمنین (علیه السلام) گفته شد که عاقل را برای ما وصف کن فرمودند: او کسی است که هرچیزی را در جایگاهش قرار میدهد گفتند جاهل را هم وصف کن فرمودند: وصف کردم
مهمترین نیاز کار گزینش عقلانیت است. تمامی تجربه ها، روش ها، ضوابط و نیروهای تشخیصی و تحلیلی یک گزینش گر و اطلاعات موجود او باید تحت قدرت عقلش به حرکت درآید. حرکت غیرعقلانی، گزینش گر را در تحلیل و ارزیابی گزینش شونده به طرف افراط، تفریط، پیش داوری، خوش بینی، بدبینی و یا تشابه کردن به دیگران سوق میدهد. براساس حدیث فوق تنها یک گزینشگر عاقل به درستی میتواند تشخیص دهد که فرد پیش روی او معیارهای لازم شغل و یا منصف مورد نظر را دارا است یا نه؟ چرا که او به خوبی آگاه است که هر شغل و موقعیت نیازمند چه ویژگی های اعتقادی، اخلاقی و رفتاری بوده و فرد متناسب آن شغل باید چه ویژگی هایی را دارا باشد.
علامت انسان جاهل
قال علی (علیه السلام): لا یری الجاهل الا مفرطاً او مفرطاً
امام علی (علیه السلام) فرمودند: نادان را یا تندرو یا کند رو می بینی
چند نکته پیرامون عقلانیت
الف) عامل افزایش عقلانیت
الامام علی (علیه السلام): العقل غریزه تزید بالعلم و التجارب
امام علی (علیه السلام) میفرمایند: عقلانیت غریزه ایست که به واسطه علم و تجربه ازدیاد می یابد
کسب علم وتجربه در کار برای افزایش قدرت فهم و درک قوی مسائل ضرورتی اجتناب ناپذیر است چرا که تشخیص حق و باطل در گرو عقل فراوان است.
الامام الباقر (علیه السلام): ما بین الحق و الباطل الا قله العقل
امام (علیه السلام) میفرمایند: هیچ فاصله ای میان حق و باطل نیست مگر کمبود عقل
هرچه فهم و آگاهی گزینش گر از جزئیات موضوع پیش رویش بیشتر و دقیق تر باشد و در تحلیل مسائل پیرامونی آن موضوع از تجربه بیشتری برخوردار، تشخیص او نیز میان حق و باطل در موضوع موردنظر به واقعیت نزدیکتر خواهد بود. فهم والاتر و فکر عاقلانه تصورات و برداشت های گزینش کننده را به واقعیت نزدیکتر میسازد.
ب) عقلانیت هر فرد در ادب او نمایان می گردد
الامام علی (علیه السلام): الادب صوره العقل
امام علی (علیه السلام): ادب صورت نمایان عقل است
نشانه های عقلانیت در انسان صاحب خرد و اندیشه دینی در ادب او نمایان ا ست. اولین و زیباترین موهبتی که عقل و فهم صحیح به ارمغان می آورد ادب است. در سایه ادب هر ارتباطی شیرین و زیبا و هر تعاملی علاوه بر به همراه داشتن عفت و حیا نتیجه ای سازنده و ثمربخش را به دنبال دارد. یک گزینش عاقلانه نیز به علت برخوردار بودن از موهبت ادب، گزینشی موفق و خوشایند برای هر دو سوی فرآیند گزینش یعنی گزینشگر و داوطلب خواهد بود.
ادب در نگاه، ادب در کلام، ادب در برخورد، ادب در قضاوت، ادب در مصاحبه، ادب در تحقیق و ادب در نظردهی فرآیند گزینش را فرآیندی عاقلانه و قضاوتی عفیفانه و مؤدب و باحیا می سازد؛ این نوع گزینش هر نوع شبهه، نارضایتی، بدبینی و انحراف را در مسیر خود از میان برده و گزینش گر را با رویه ای صحیح، دقیق و پاک به نتیجه میرساند. اگر به موهبت عقل و ادب نائل شویم و آنرا با کار خود همراه کنیم به این واقعیات دست خواهیم یافت.
ج) تفکر راهنمای کار عاقلانه است
الامام الکاظم (علیه السلام): دلیل العاقل التفکر، و دلیل التفکر الصمت
امام کاظم (علیه السلام): راهنمای عاقل فکر کردن است و راهنمای تفکر سکوت عاقلانه
د) مشورت ابزار اجتناب ناپذیر انسان عاقل است
الامام علی (علیه السلام): لا یستغنی العاقل عن المشاوره
امام علی (علیه السلام) میفرمایند: انسان عاقل هیچگاه از مشورت بی نیاز نمی شود
عقلانیت حکم می کند که برای یافتن نقاط نامعلومی که ممکن است از نگاه عقل و دیدگاه فردی یک گزینشگر مخفی بماند، موضوع در معرض نظر دیگران هم قرار گرفته تا از جوانب موضوع موردنظر در بستر عقل جمعی شناختی جامع به دست بیاید. مسلماً چنین نتیجه ای به واقعیت و صواب نزدیک تر خواهد بود.
ه) عواملی تضعیف کننده، تخریب کننده و انحراف دهنده تعقل در انسان
۱. آرزو
الامام علی (علیه السلام): ان الامل یذهب العقل
همانا آرزو عقل را با خود می برد
۲. هوی و هوس
عنه (علیه السلام: آفه العقل الهوی
آفت از بین برنده عقلانیت هوس است
۳. تکبر
عنه (علیه السلام): شر آفات العقل الکبر
بدترین آفت های عقل تکبر داشتن است
۴. دنیاطلبی
عنه (علیه السلام): حب الدنیا یفسد العقل و یهم القلب عن سماع الحکمه و یوجب الیم العقاب
حب دنیا و دنیاطلبی عقل را فاسد و قلب را از شنیدن حکمت ها مانع و موجب عذاب دردناک عقبی می شود
و) ثمرات عقلانیت
۱. مدارا کردن با مردم
الامام علی (علیه السلام): ثمره العقل مداراه الناس
امام علی (علیه السلام): ثمره عقل مدارا کردن با مردم است
۲. ابراز محبت به مردم
الامام الکاظم (علیه السلام): التودد الی الناس نصف العقل
امام کاظم (علیه السلام): ابراز محبت دوستی با مردم نصف عقل است
۳) بالاترین ظرفیت
الامام علی (علیه السلام): بفور العقل یتوفر الحلم
امام علی (علیه السلام): با ازدیاد عقل ظرفیت و بردباری در انسان افزایش می یابد
نکته ای که در این بخش لازم است تذکر داده شود اینست که شیوه مدارا کردن و ابراز محبت و دوستی نسبت به مردم در مناسبات اداری و ضوابط قانونی غیر از چیزی است که باید در روابط فردی و خانوادگی و در مناسبات دوستانه اعمال می شود. مدارا کردن و ابراز دوستی با مردم، به شیوه صحیح تعامل با آنان و حل منصفانه مسائل آنها مربوط می شود که فرد باید در نهایت تلاش و توان خود در حیطه اختیارات و ضوابط قانونی مسائل آنان را رسیدگی کرده و برای آنان کارگزاری خوشرو و نرم خو باشد. این مفاهیم هیچگاه در محدوده مناسبات حکومتی و اداری با زیر پا گذاشتن قوانین و ضوابط به بهانه مدارا و دوستی با مردم و دوستان معنا نمی یابد.
ز) نشانه ادب انسان عاقل
کفی ادبا لنفسک تجنبک ما کرهته لغیرک
تو را در ادب کردن نفس خود همان بس که از آنچه انجام دادنش را برای دیگرا نمی پسندی خود بپرهیزی
آخرین نکته از این بحث نکته ای عاقلانه، اخلاقی و مؤدبانه است که کاملاً با کار گزینش مرتبط می باشد. ادب عاقلانه حکم می کند که فردی که گزینش کننده افراد گوناگون بوده و به بررسی خصایص و نقایص آن پرداخته و با رؤیت نقاط ضعف در آنان ناخشنود شده و کراهت می یابد، برای خودش نیز چیزهایی که برای دیگران نمی پسندد ناپسند دانسته و از آنها پرهیز کند. چنین تعاملی که یک فرد عامل و متخلق به اخلاق حسنه و نیک با دیگران دارد، تعاملی سازنده و تأثیرگذار برای مخاطبین او خواهد بود.
صاحب اخلاق کریمه
(و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما)
و بندگان خاص خدای رحمان آنان هستند که با آرامش و بی تکبر بر زمین راه می روند و هرگاه مردم جاهل به آنها خطاب (و عتابی) کنند با سلامت نفس (و زبان خوش) جواب دهند
بندگان خداوند رحمان که رأفت و رحمانیت الهی دراخلاق و رفتار آنان تجلی یافته است صاحب اخلاقی کریمانه و منشی متواضعانه هستند. تواضع و نرم خوئی درمنش و برخورد و حلم و ظرفیتی والا در مواجهه با افراد نادان از ویژگی های اخلاق کریمانه آنان است.
اخلاق مجموعه موضع گیری های هر فرد در قبال افراد، مسائل و موضوعات گوناگون است. آدمی در مسائل فردی و اجتماعی خود در قبال هر چیز، هر فرد و هر موضوعی، موضعی خاص از خود نشان میدهد که مجموعه این موضع گیری مبین اخلاق فردی اوست که یا انسانی است و الهی و یا غیرانسانی و غیرالهی. انسانی که اعتقاد و بینش او الهی و انسانی است اخلاق او نیز کریمانه و الهی است و فردی که بینشی غیرالهی و غیرانسانی دارد ویژگی های آن بینش هم در موضع گیری های او نمایان است؛ لذا خلق کریمانه نشأت گرفته از بینش و معرفتی الهی گونه و انسان دوستانه است که تعاملی صحیح و عاقلانه را با افراد برقرار می سازد.
در کار گزینش که انسان با مجموعه ای از افراد گوناگون با روحیات و افکار مختلف سروکار می یابد، نوع «بینش» و «تعامل» گزینش کننده فرآیند کار گزینش را شکل می دهد. فرآیندی که صرف نظر از نتیجه و تعیین صلاحیت مخاطب آن، میتواند فرآیند سازنده و اخلاقی باشد.
اخلاق کریمانه و موضع گیری الهی و انسان دوستانه در هر سه بخش نگاه به داوطلب، تعامل با داوطلب و نظردهیدر مورد داوطلب مورد نیاز در کار گزینش است.
پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) از آن جهت که الگو واسوه هر مؤمن و مسلمانی هستند برای یک فرد مؤمن، چند ویژگی را برمی شمارد که به آنها اشاره می کنیم:
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): ثلاث من لم تکن فیه فلیس منی ولا من الله عزوجل، قیل یا رسول الله و ما هن؟ قال: حلم یرد به جهل الجاهل و حسن خلق یعیش به فی الناس و ورع یحجزه عن معاصی الله
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: سه چیز است که اگر در کسی نباشد نه از من است و نه از خداوند عزوجل گفته شد چیست آن سه چیز ای رسول خدا؟ فرمود: ظرفیت و تحملی که بتواند بوسیله آن جهل جاهل را رد کند، اخلاق نیکی که بوسیله آن میان مردم زندگی کند، و ورعی که بوسیله آن از معاصی الهی نگه داشته شود
حلم و ظرفیت، اخلاق نیک و ورع مهمترین نیازهای اخلاقی هر فرد مسلمان در روابط فردی و اجتماعی و رفتارهای مختلف اوست تا نشانه های اخلاق نبوی را در او جاری سازد.
چند رهنمود اخلاقی
قالی علی (علیه السلام): التقی رئیس الاخلاق
امام علی (علیه السلام) فرمودند: تقوا در رأس همه ارزش های اخلاقی است
قال علی (علیه السلام): من اصلح سریرته اصلح الله علانیته و من عمل لدینه کفاه الله امر دنیاه و من احسن فیما بینه و بین الله احسن الله ما بینه و بین الناس
امام علی (علیه السلام): کسی که نهان خود را اصلاح کند، خدا آشکار او را نیکو گرداند، و کسی که برای دین خود کار کند، خدا دنیای او را کفایت فرماید، و کسی که میان خود و خدا را نیکو گرداند، خدا میان او و مردم را اصلاح خواهد کرد
قال علی (علیه السلام): الحلم غطاء ساتر و العقل حسام قاطع فاستر خلل خلقک بحملک و قاتل هواک بعقلک
امام علی (علیه السلام): بردباری پرده ای است پوشاننده، و عقل شمشیری است برّان، پس کمبودهای اخلاقی خود را با بردباری بپوشان، و هوای نفس خود را با شمشیر عقل بکش
فضل
تمامی پیام آوران الهی و آنانی که رسالت اجرای برنامه های الهی را بر عهده داشتند از برترین انسان های زمان خود و صاحبان فضائل والای انسانی و ایمانی بودند:
(و اسماعیل و الیسع و یونس و لوطا و کلاً فضلنا علی العالمین)
و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را؛ و همه را بر جهانیان فضیلت و برتری دادیم
نظام ارزشی گزینش که والاترین اهداف دین مبین اسلام که همان سپردن امانتهای الهی به دست افراد دارای صلاحیت است را بر عهده دارد خود باید دارای مجموعه ای از افراد با فضیلت باشد. گزینش کننده ای که میخواهد صلاحیت های اعتقادی و اخلاقی افراد را مورد بررسی و تأیید قرار دهد خود باید دارای صلاحیت هایی برتر و فضیلت هایی والاتر از دیگران باشد تا بتواند به گزینش و ارزیابی صلاحیت ها و ویژگی های افراد بپردازد.
راه رسیدن به فضائل الهی و انسانی، یافتن حقیقت والای انسانی و کشف ارزش های درونی است که خداوند متعال به هر انسانی عطا کرده است.
کسی که ارزش وجودی خود را بیابد شهوات و هوس های غیرانسانی نزد او خوار خواهد شد:
قال علی (علیه السلام): من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته
فرمود: کسی که خود را گرامی دارد، هوا و هوس خود را خوار شمارد
فردی که ارزش وجودی خویش و ارزش خصایص والای انسانی را نیافته است هیچگاه هم به ارزش های درونی افراد دیگر پی نخواهد برد و این اصلی است که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به آن اشاره دارند:
فان الجاهل بقدر نفسه یکون بقدر غیره اجهل
آنکه از شناخت قدر خویش عاجز و به ارزش خود جاهل است، در شناخت قدر و ارزش دیگران جاهل تر است
توجه به مسائل روز
دنباله روی از راه پیام آوران الهی و تلاش درجهت تحقق آرمان های اجتماعی آنان، نیازمند بصیرتی عمیق و شناختی جامع از شرایط زمانه، ویژگی های فکری و فرهنگی حاکم بر جامعه و آشنایی با راهکارها و شیوه های اجرای اهداف و آرمان های دینی می باشد.
موفقیت آرمان های دینی و مذهبی نه تنها از سویی منوط به دانش دینی مجریان آن بوده بلکه از سوی دیگر وابسته به آگاهی دقیق و درست آنان از شرایط و مسائل روز جامعه است.
پیامبر مکرم اسلام (ص) در تبیین حرکت خود در مسیر تبلیغ و اجرای ارزش های دینی در جامعه و همینطور نوع حرکت پیروان خود در اجرای این اهداف از زبان الهی می فرمایند:
(قل هذه سبیلی ادعوا الی الله علی بصیره انا و من اتبعنی و سبحان الله و ما انا من المشرکین)
بگو: «این راه من است، من و پیروانم با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت می کنیم! منزه است خدا و من از مشرکان نیستم!
ایشان نوع حرکت خود را بر پایه بصیرت دینی و شناخت کامل از شرایط و مسائل زمانه برمی شمارند و پیروان واقعی خود را هم کسانی معرفی می کنند که براساس بصیرتی کامل نسبت به را، هدف و مردم و مسائل زمانه، به پیروی و تلاش درجهت آرمان های الهی اقدام می نمایند. امام صادق (ع) نیز یکی از نیازهای خواص جامعه را در دیدگاهها و حرکت اجتماعی شان، آگاهی آنان از مسائل روز جامعه برشمرده و آنرا موجب عدم واماندگی آنان در برخورد با رویدادها و پدیده های نوظهور جامعه می دانند:
قال الامام الصادق (علیه السلام): العالم بزمانه، لا تهجم علیه اللوابس
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: شخص عالم و آگاه به مسائل روز و ویژگی ها و رویدادهای زمانه خود، هیچ گاه شبهات و نامعلوم ها بر او هجوم نمی آورد
شناخت افکار موجود در جامعه، انواع گروه های مختلف اجتماعی، فسادها و انحرافات اجتماعی، روش ها و ترفندهای گروهک های نفوذی استکبار و نیروهای داخلی آنان، از جمله آگاهی های مورد نیاز گزینش گران در کار گزینش نیروهای انسانی است.
ویژگی های (سلبی) گزینش گران
تنگ نظری، تندخوئی
هر یک از صفات سلبی ذکر شده در فرمان حضرت امام (ره) که گزینش گران را از متصف شدن به آن صفات برحذر داشته اند، میتواند عامل مؤثر در انحراف و اشتباه در نوع دیدگاه و عملکرد آنان باشد.
تنگ نظری نگاه یک گزینش گر را محدود کرده و موجب بی توجهی به جنبه های مثبت فرد مخاطب و عدم واقع نگری و تعادل در مواجهه با خصوصیات خوب او است که این خصلت ممکن است خود برآمده از اوصاف رذیله ای همانند بخل، حسادت، غرور، کبر بوده باشد که از گذشته در فرد گزینش گر جمع بوده و در مواجهه با مصادیق خارجی نمود یافته است. نگرشی که هر فرد تربیت ناشده ای ممکن است در مواجهه با مصادیق بیرونی، امکانات و نعمت ها از خود بروز دهد:
(قل لو انتم تملکون خزائن رحمه ربی اذا لامسکتم خشیه الانفاق و کان الانسان قتورا)
بگو: «اگر شما مالک خزائن رحمت پروردگار من بودید. در آن صورت، (بخاطر تنگ نظری) امساک می کردید، که مبادا انفاق مایه تنگدستی شما شود» و انسان تنگ نظر است!
گزینش برقراری یک ارتباط انسانی با فردی است که با نیت حضور در ارگان های اجرایی از یک دولت اسلامی خود را در معرض بررسی شخصیت، اعتقادات، اخلاق و رفتار، توسط یک ارگان مذهبی به نام گزینش قرار میدهد. حال اگر در این میان فرد با برخوردهای غیرانسانی و دیدگاه ها و موضع گیری های غیرعقلانی از سوی مجریان امر گزینش که قصد بررسی صلاحیت او را دارند نیز مواجه شود، به نظر شما با چه دیدگاهی از آن مرکز و یا از میز مصاحبه خارج خواهد شد؟ آیا تصور حضور در یک ارگان حکومت اسلامی از یک سوی، توقع برخورد با انسانی خوش برخورد، فهیم و منصف از سویی دیگر، و همچنین مسئله ارزیابی شخصیت، فکر و رفتار شخصی که مورد انزجار هر فردی می باشد نیز از سویی و مواجهه با مواضع غیرعاقلانه، سؤالات نامربوط و حالت تندخویی و تنگ نظرانه نیز از سوی دیگر، چه دیدگاهی را در نظر این فرد نسبت به نظام گزینش، افراد مذهبی و همچنین حکومت و دولت ایجاد می کند؟
آیا به گزینش گری که توان ارائه منشی انسانی و اخلاقی کریمانه و مواضعی عاقلانه را در برخورد با داوطلبان ندارد میتوان حکم انسان عاقل، با تدبیر و صاحب اخلاق را داد که جلسه مصاحبه با یک داوطلب را با جلسه بازجوئی یک انسان گنهکار در دادگاه اشتباه گرفته و بواسطه غلبه حالات نفسانی که آن را نیز با تعصبات مذهبی اشتباه گرفته است، میخواهد با حالاتی که بعضاً از عقده های درونی و یا افکار و ذهنیات ناموزون نشأت گرفته با فرد داوطلب برخورد کند؟، یا آنکه او در مواجهه با یک انسان به اصطلاح روشنفکر و امروزی قرار گرفته است و می خواهد تصورات و اعتقادات دینی خود را که خداوند به او ارزانی داشته به او تفهیم کرده و به اثبات او برساند؟
در ارگان های دولتی برخورد با مراکز گزینش و افراد گزینشی اولین مواجهه داوطلبین با یک ارگان ارزشی و افراد دارای وجهه مذهبی است که میتواند چهره ای خوب و یا تصوری بد را برای آنان ترسیم سازد.
لذا چه بسیار نیکو است که افراد داوطلب در بدو ورود از سوی کارگزاران نظام ارزشی گزینش با اخلاق زیبای اسلامی مواجه شوند تا برخورد نرم و مقتدرانه آنان چهره درستی از اسلوب صحیح رفتار اسلامی را پیش روی آنان قرار دهد. اثرات عمیق این نوع برخورد بر رفتار کاری آینده داوطلب تأثیرگذار خواهد بود.
برخورد کریمانه و مهربانانه یک گزینشگر در حین مصاحبه نیز که باید با استحکام و عدم خوشبینی ساده انگارانه او همراه باشد در صورتی که داوطلب در آن با رد صلاحیت خود نیز مواجه شود خاطره ای خوش از برخوردی درست که مطابق با ارزش های دینی و انسانی و کاملاً واقع گرایانه و غیرقابل خدشه برای او بوده است را در ذهن و قلب او به یادگار میگذارد.
لذا است که در کار حساس گزینش نیروهای انسانی، خصلت تندخویی و تنگ نظری و انواع مواضع ضد ارزشی، شیوه های کاملاً نادرستی است که نه تنها برای فرآیند گزینش هیچ نتیجه ای نخواهد داشت بلکه اهداف موردنظر گزینشی را نیز بر هم خواهد زد؛
ما گزینش کنندگان میتوانیم با ایجاد تعاملی اسلامی و انسانی با افراد و برقراری رابطه ای سازنده و خوب با آنان، سرمایه ای اخلاقی و انسانی را در آنها به ودیعه گذاریم.
سهل انگاری و مسامحه کاری
قال علی (علیه السلام): لا یقیم امر الله سبحانه الا من لا یصانع و لا یضارع و لا یتبع المطامع
امام علی (علیه السلام) میفرمایند: فرمان خدا را بر پا ندارد، جز آن کس که در اجرای حق مدارا نکند، سازشکار نباشد، و پیرو آرزوها نگردد
قال علی (علیه السلام): من اطاع التوانی ضیع الحقوق
امام علی (علیه السلام) می فرماید: هر کس تن به سستی دهد، حقوق را پایمال کند
امام علی (ع) شرط اقامه امر خداوند و تحقق آرمانهای دینی و پایمال نشدن حقوق انسان ها را عدم مسامحه، مدارا و سهل انگاری از سوی مجریان امر میداند. ضوابط و موازین دینی و حقوق و برنامه های الهی تنها در صورت اجرای صحیح و کامل محقق خواهند شد.
اینکه فردی با مرور زمان و در مسیر بعضی فرسایش های عقیدتی در جامعه حساسیت خود را نسبت به بعضی بی اعتقادی ها، معصیت ها و سهل انگاری های دینی و ایمانی جامعه از دست بدهد وهمگام با سستی و استحاله اعتقادی و معنوی موجود، سست و سهل انگار و مسامحه کار شود بزرگترین خطر برای یک نظام کنترلی و مراقبتی مانند نظام گزینش است که شاخصه های آن باید بدون ضعف و خرابی به تصفیه و گزینش داوطلبان بپردازد.
سهل انگاری و مسامحه کاری در اعمال ضوابط، نتیجه سستی در ایمان و استحاله در عقیده بر اساس همان آیه تعقل مبنی بر یکسان شدن جایگاه فرد خبیث و طیب در نظر فرد گزینشگر می باشد که در عمل او به صورت مدارا و سهل انگاری نمود یافته است. فرد مسامحه کار و سهل انگار بواسطه سستی اعتقاد و از بین رفتن حساسیت های ایمانی خود ممکن است به راحتی دچار خیانت و ظلم شود.
فردی که با موازین و روش های دینی در برنامه های اجرایی آشنا بوده اما در مرحله انجام کار، به توجیه و اعمال زمان بندی و یا به روشهای غیربومی و غیراسلامی دست میزند به غیر از مسامحه کاری در فکر و عقیده و سستی در عمل چه عامل دیگری میتواند داشته باشد.
اگر یک گزینش کننده بر اثر سستی ایمان و از بین رفتن حساسیتهای اعتقادی به راحتی به خود اجازه دهد که پلیدی و فسادهای یک فرد بیاعتقاد را نادیده گرفته و یا به خاطر میل، درخواست و یا فشار یک دوست یا مدیر ارشد حکم صلاحیت را برای آن فرد صادر کند و در توجیه آن اظهار دارد که: «ای باب حالا فقط نماز نمی خواند مگر همه در این مملکت و اداره جات آن نمازخوان هستند، ببین بعضی از آنهایی که نمازخوان هستند چه کارها که نمی کنند» غافل از آن است که خود نیز با این گفته و این کار دست به انجام بزرگترین ظلم و خیانت به خداوند، دین، ائمه و مردم کشورش زده است و فردی لاابالی را بر اموال، نوامیس و امانت های جامعه اسلامی حاکم گردانیده و با این کار به آینده اسلام، مردم، کشور و اهداف پروردگارش خیانت کرده است. او با این عمل آتش عذاب الهی را برای خود خریده و خویش را مستحق لعنت دیگران در دنیا و آخرت میکند. این نتیجه سستی اعتقاد و سهل انگاری از فکر و اراده و عمل است.
الامام علی (علیه السلام): لاترخصوا لانفسکم فتدهنوا، و لاتدهنوا فی الحق فتخسروا
امام علی (ع) میفرمایند: به خودتان اجازه ندهید که مدارا کنید، و مدارای در حق نکنید تا زیان ببینید
عنه (علیه السلام): لاتدهنوا فی الحق اذا ورد علیکم و عرفتموه فتخسروا خسرانا مبینا
امام علی (ع) می فرمایند: هنگامی که حق بر شما وارد میشود و شما حق را شناخته و تشخیص میدهید در آن مدارا و مسامحه نکنید که زیان آشکاری خواهید دید
عنه (علیه السلام): لا تأخذکم فی الله لومه لائم، یکفکم الله من ارادکم و بغی علیکم
امام علی (ع) میفرمیند: در راه خدا سرزنش هیچ سرزنش کننده ای شما را فرانگیرد، که خداوند شما را در برابر کسی که اراده بدی نسبت به شما داشته باشد و بر علیه شما ستم روا دارد کفایت خواهد کرد